معنی لغزش پا
لغت نامه دهخدا
لغزش. [ل َ زِ] (اِمص) اسم مصدر از لغزیدن. عمل لغزیدن. تغییر محل جسمی بر روی جسم دیگر به نحوی که نغلطد و نچرخد. مزلت. زلل. زلت. عَثرت. هفوه. خطا. زلق. زلیلی. سقطه. توفه. شکوخه: زَله و زُله؛ لغزش پای در گل و لغزش درسخن. سِقاط؛ لغزش در قول و در فعل. (منتهی الارب).
فرهنگ معین
(لَ زِ) (اِمص.) لغزیدن.
فرهنگ عمید
سُر خوردن، لیز خوردن،
[مجاز] خطا، خلاف،
مترادف و متضاد زبان فارسی
سقوط، اشتباه، خطا، زلت، سکندر، سکندری
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
لغزیدن
فارسی به آلمانی
Dia (n), Gleiten, Kleine suende; kavaliersdelikt, Rutschen
واژه پیشنهادی
زلت
معادل ابجد
1340